نامه های پست نشده

مادر نصفه نیمه

نامه های پست نشده

مادر نصفه نیمه

اینجا پره از نامه های پست نشده.....پر از حرف و حرف و حرف......
پر از اتفاق ....پر از غم....امید.....شکست....وصله...پر از خوشحالی و رژ بنفش.....
اینجا زندگی در جریانه.....برای کسی نامه مینویسم که زندگیش در جریان نیست

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۰
  • ۰

حصار

سلام دخترکم؛ 

میدونی این روزها به چی فکر میکنم؟ جلسه مدرسه خواهرت بود مثل همیشه با بی میلی فراوان رفتم...هندفری رو اماده کردم که حرف های تکراری گوش ندم....که نسخه تکراری نشنوم...ولی این بار قیافه سخنران انگار میگفت یه چیزی بارش هست...پرسید هفته گذشته بین شماها چند نفر به همسرش ابراز علاقه کرده...مثلا با جمله عاشقانه....از بین تقریبا 80 نفر دوازده نفر دستشون رو بردن بالا ...اول همه خندیدن وگفتن رومون نمیشه بگیم و مردها که عشق و علاقه سرشون نمیشه و از این جنس حرفها....

میدونی دخترم چی ازارم داد؟ که چرا هنوز حصارهای غلط شکسته نشده....تو چیزهای دیگه خوب شکوندیم و در رفتیم ولی اصلی ترین ها هنوز گیره سنت مونده...داشتم خانوم های تو جلسه رو نگاه میکردم..  چند نفرشون طراوت و شادابی یه زن سرزنده رو داشتن....اغلب که بچه های کوچولو داشتن و دستهای زمخت و صورت کرم نخورده....داشتم فکر میکردم چند نفرشون هیکل خودشون رو دوست دارن؟چند نفرشون خودشون رو فراموش نکردن؟ مثلا تا حالا تو اینه به خودشون گفتن تو چقدر زیبا و دلنشین هستی؟یا همش نگران لک رو اینه بودن....دوست داشتم برم بلند بگم از خودت شروع کن....دنبال مقصر نگرد....خوب دلمم میسوزه که اگاه نیستن به حقشون....میدونی دخترم یه زن حق داره که بخواد به عنوان یه سرویس ده مطلق دیده نشه....فقط مادر خوب،همسر خوب،دختر خوب نباشه....برای خودش وقت بزاره ...تنهایی وقت بگذرونه.....به بدنش برسه....به روحش برسه ....بین اینهمه فشار و اجبارهای غلط بتونه از زن افریده شدنش حس غرور کنه.....بگه که خدایا ممنونم منو زن افریدی....

نمیدونم یه روزی خواهرت برعکس جمله بالا رو بگه من چه حسی خواهم داشت؟؟؟

اگه تو بودی چی ؟؟؟ 

همیشه از خودم سوال میپرسم اگه تو پسر بودی من باز می تونستم ازت دل بکنم؟نمیتونم با قاطعیت جواب بدم....بعضی باورهای غلط هنوز تو عمق ادم جا خوش کردن ....هر چقدر ادای ادم بلدم بلدم رو در بیاری باز خیلی جاها باورت بلد نیست.....فقط اداش رو در میاری....شاید حرفش رو بزنی ولی تو عمل مهمه کی هستی.....

مثل مردی که به زنش میگه رانندگی یاد بگیر و ماشین رو ببر بیرون اگه عرضه داری....ولی وقتی کنارش هستی به هر راننده خانومی که میبینه توهین میکنه و نگاه بالا به پایین بهش داره....

دیدی حرفش و عملش جور نبود....میگه من بهت اعتماد دارم هر جا بری .....ولی گوشیت چک میشه....

شاید هم میترسه تو حصار رو غلط بشکونی....جایی زندگی میکنم که هنوز زن و شوهر از هم خجالت میکشن ولی بچه هاشون داغ ترین بوسه ها رو ته کوچه های خلوت تجربه کردن.....

میترسم خواهرت روزی ته یکی از این کوچه ها نباشه....

خیالم از تو که راحته......

روشا جان

 

  • ۹۵/۱۱/۱۵
  • ریما

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی