نامه های پست نشده

مادر نصفه نیمه

نامه های پست نشده

مادر نصفه نیمه

اینجا پره از نامه های پست نشده.....پر از حرف و حرف و حرف......
پر از اتفاق ....پر از غم....امید.....شکست....وصله...پر از خوشحالی و رژ بنفش.....
اینجا زندگی در جریانه.....برای کسی نامه مینویسم که زندگیش در جریان نیست

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جای خالی

داشتم کلیپ بچه میدیدم یادم افتاد یه بچه اینور داشتم....اومدم بگم که اینور خبری نیست جز ازدحام دلتنگی و شلوغی آدم بزرگها.....

داشتم فکر میکردم که آدمها چه راحت با شرایط جدید خودشون رو وفق میدن یا شاید هم گزینه دیگه ای ندارن جز کنار اومدن باهاش...داشتم فکر میکردم که چقدر از آرزوهام دارم فاصله میگیرم و سنم داره بالاتر میره....هرچند همیشه حس یه دختر جوون رو دارم....میدونی دخترکم بعضی جاهای خالی هیچ وقت پر نمیشن....شاید یه مسکن موقت پیدا کنی ولی تا خود درستش مباشه جاش همیشه خالی میمونه.....مثلا این روزها من دلتنگ صدای مادرم هستم....موبایل که زنگ میزنه جای تماس مامان جوون خالیه....باز اشکم در اومد.....گفته بودم بهت زندگی بعضی وقتها زورش زیاد میشه و تو فقط مجبوری بگی اینم میگذره....همین

زمان هم به سرعت میگذره و ترس از آینده ای که نزدیکتر داره میشه.....آرزوهایی که دورتر میشن.....

یادم نیست تو ذهنم واسه امسال چی آرزو داشتم ولی صد در صد شرایط الان توش نبود....😁

خواهرت داره بزرگ میشه و من دلتنگ روزهای بچگیش....هم خوشحالم هم غمگین...حالا به این فکر میکنم شاید الان که زیر زندگی افتادیم شاید زیرش اتفاقات بهتری رقم بیوفته.....فکر میکنم که زمان چه راحت بعضی خاطرات رو تو خودش هضم میکنه.....زمان لعنتی برگرد و آدمهای خوب زندگیم رو بهم برگردون.....

نمیدونم تو رو هم آرزو کنم یا نه.......

گاهی حس میکنم اگه بودی چه حال دلم با تو بهتر بود.....شاید فکر میکنم جای خالی وجودم تو بودی......

  • ریما