سلام دخترکم. یه مژده یه دوست پیدا کردم از نیمی از جنس خودم که منو میفهمه.خوشحالم از این بابت.اینجا رو هم میخونه.اینجا روزی پر میشه از مادرهای نصفه نیمه.من انقدر به نوشتن ادامه میدم تا به چیزی که میخوام برسم.
خواستم بگم عید نزدیکه و سال جدید و زیبای های همیشگی زندگی.این روزها من پر از شور و هیجان هستم.هر روز رو برای همون روز زندگی میکنم.لحظه لحظه رو کیف میکنم.ساز ناکوکم رو خودم کوک میکنم.
میدونی ا ز زندگی لذت بردن یه لم داره مثل رانندگی و زندگی تو تهران که اگه لمش رو ندونی همه چی بهم میریزه. حیف ثانیه هایی که تلف بشن با حال بد....باید هر کی تو جیبش یه ساعت شنی داشته باشه که حواسش به ثانیه ها باشه.
من چقدر حواسم هست؟؟؟؟
- ۹۴/۱۲/۱۰